جدول جو
جدول جو

معنی شرکت داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

شرکت داشتن
(خِ قَ / قِ دَ اَ تَ)
سهیم بودن. شریک بودن. نقشی به عهده داشتن در کاری: نژادپرستان در قتل فلان سیاه پوست شرکت داشته اند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرصت داشتن
تصویر فرصت داشتن
وقت مناسب داشتن برای انجام دادن کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرمت داشتن
تصویر حرمت داشتن
احترام داشتن، ارجمند داشتن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ دَ)
صحیح پنداشتن. دقیق داشتن. صحیح انگاشتن. مستقیم و استوار فرض کردن. متین و محکم و برقرار دانستن:
که دین مسیحا ندارد درست
ره گبرکی ورزد و ژند و است.
فردوسی.
وگر دیر گر مرد باشی و چست
ز دیر آمدن غم ندارد درست.
سعدی.
- درست داشتن عهد و پیمان، حفظ کردن پیمان. نگه داشتن عهد. عهد و پیمان استوار داشتن:
چو پیمان همی داشت خواهی درست
تنی صد که پیوستۀ خون تست.
فردوسی.
چرا نگفتی با من بتا بروز نخست
که عهد و وعده و پیمان من مدار درست.
سوزنی.
- درست داشتن نسبت، انتساب مستقیم:
نسبت فرزندی ابیات چست
بر پدر طبع بدارد درست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خِ بِ خَ/ خِ گُ تَ)
تعجب و حیرت داشتن. (آنندراج). ازهاف. (منتهی الارب). تعجب. (دهار). غرو. (دهار) (تاج المصادر بیهقی). عجب. (دهار) (تاج المصادر بیهقی). تعجب کردن. عجب داشتن:
مدارید کردار زو بس شگفت
که روشن دلش زنگ آهن گرفت.
فردوسی.
دام را چه نفع و چه ضر از گرفت
زین گرفت بیهده ش دارم شگفت.
مولوی.
تبسم کنان دست بر لب گرفت
که سعدی مدار آنچه دیدی شگفت.
سعدی (از آنندراج).
خردمند را که در زمرۀ اجلاف سخن ببندد شگفت مدار که آواز بربط از غلبۀ دهل برنیاید. (گلستان)
لغت نامه دهخدا
(گِ رِ تَ)
محترم شمردن. توقیر. (تاریخ بیهقی) :
بازگو تا چگونه داشته ای
حرمت آن بزرگوار حریم.
ناصرخسرو.
لیکن چو حرمت تو ندارد تو از گزاف
مشکن ز بهر حرمت اسلام حرمتش.
ناصرخسرو.
گر ندارد حرمتم جاهل مراکمتر نشد
سوی دانا نه نسب نه جاه و قدر و نه حسب.
ناصرخسرو.
علما و أئمۀ دین را حرمت دار. (مجالس سعدی ص 19)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شرم داشتن
تصویر شرم داشتن
خجلت داشتن آزرم داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
وقت مناسب داشتن برای اجرای کاری: گفت: فرصت تذکیر شمردن ندارم ملتمس چیست ک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
یاراییدن یارستن ایاریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرمت داشتن
تصویر حرمت داشتن
ارجمند بودن احترام داشتن توفیر، حرام بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شگفت داشتن
تصویر شگفت داشتن
تعجب کردن، تعجب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
یارستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرم داشتن
تصویر شرم داشتن
خجالت کشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
امتلك الشّجاعة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
Dare
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
atreverse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
kujaribu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
осмеливаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
наважуватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
odważyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
جرات کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
সাহস করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
cesaret etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
도전하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
挑戦する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
להעז
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
กล้าทำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جرات داشتن
تصویر جرات داشتن
साहस करना
دیکشنری فارسی به هندی